ابوالفضل محبی؛ خلیل بیگزاده
چکیده
نقدادبی عبارت است از واکاوی لایههای معنایی متن برپایة نظریهها و روششناسیهایی که عمدتاً از دیگر حوزههای علوم انسانی اخذ شدهاند. یکی از این نظریهها تاریخگرایی نوین است که در اواخر دهة هفتاد ...
بیشتر
نقدادبی عبارت است از واکاوی لایههای معنایی متن برپایة نظریهها و روششناسیهایی که عمدتاً از دیگر حوزههای علوم انسانی اخذ شدهاند. یکی از این نظریهها تاریخگرایی نوین است که در اواخر دهة هفتاد و اویل دهة هشتاد توسط استیون گرینبلَت پایهگذاری شد. برخلاف تاریخگرایی سنتی که از تأثیر یکسویة تاریخ بر ادبیات سخن میگوید، تاریخگرایی نوین به تأثیر متقابل ادبیات و تاریخ بر یکدیگر باور دارد. در این پژوهش با تکیه بر مطالعات کتابخانهای و اسنادی کوشیدهایم داستان رستم و سهراب را بر پایة تاریخگرایی نوین بررسی، گفتمانهای آن را شناسایی و تحلیل و دریافت معنایی تازهای از آن ارائه کنیم. به طور کلی، تعدادی گفتمان در این داستان بازنمایی شدهاند که در کشمکش با یکدیگر داستان را پیش میبرند. این گفتمانها عبارتاند از: گفتمان شهریاری (کیکاووس)، گفتمان نیرانی (افراسیاب)، گفتمان پهلوانی رسمی (رستم)، گفتمان پهلوانی غیر رسمی (سهراب)، گفتمان زنان (تهمینه و گرد آفرید) و گفتمان فرمانبردار (دیگر پهلوانان ایرانی و نیرانی).